۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

46- شاید عاشقی

خیره تو دود سیگار ، تو هوای ساکن ، رقص دود ، پیچ و تابش ، خوشحالیش از آزادی ، آزادی از حصر کاغذ ،خوشحالیش از جذب نگاهت ، خوشحالیت از بردن اون لحظه ، امید به عرش رفتن دست تو دستش ، سنگینیت ، پایین موندنت ، دوری ، محو شدنش با همون هوای ساکنی که متولدش کرده بود ، ریختن خاکستر سیگارت رو دست ، شوک فهمیدن پایان ، ...

سیگار بعدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر