۱۳۹۱ آبان ۲۶, جمعه

40- جنگ

عمریه قلبم پرچم سفید آبکش شدشو با نا امیدی تکون میده ، عمریه آژیر قرمز مغزم روشنه ، بی وقفه ، عمریه صلیب سرخ و هلال احمر تنم در حال بازسازیه و شوک دادن به یه مُردست

میخوام فوش بدم ، میخوام لعنت بفرستم ، میخوام نفرین کنم ، میخوام تسلیم بشم ، بی فایدس

لعنت به هر چی پرچمه ، از سفید آبکش شدش تا همه اون پرچمای بدون استفاده دیگه
لعنت به هر چی آژیره ، ازون قرمز یه بند جیر کشش تا همه رنگای حتی یه بار تست نشدش
اعنت به هر صلیب سرخو هلال احمره که نه تونست زنده کنه که داره جسد بدبختو جزغاله میکنه

اصن لعنت به من به تو به اون به همه ، همه چی ، همه چی ، حتی ...

۱ نظر: